فراماسونری- قسمت اول

فایل صوتی برای نابینایان، در انتهای این مقاله

بر

برای مطالعه مقالات زیر بر روی تصویر مربوطه کلیک کنید

خرافه، مفهومی غیرقابل تفسیر

یک سوال آتئیسمی

مارکس و مارکسیسم زیر ذره بین

جهش کوانتمی روح

مکانیزم ایجاد یک تصمیم در خودیت حقیقی و ارسال آن به مغز

نفوذ تاریخی ایرانیان در شبه قاره هند

از بخش اسپانیائی پژوهشکده

بخشهای مختلف سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

.......................................


شخصیتهای تاثیرگذار

علم

علوم تلفیقی

علوم سیاسی

علوم کامپیوتری

علوم فضائی

علوم پزشکی و روانپزشکی

علوم متافیزیک

علوم سیرکمال

علوم اسطوره ای

علوم فلسفی

علوم اجتماعی

ادبیات

هنر

تاریخ

بخش هنرمندان ایرانی

شعر و داستان

الهیات

موسیقی

گزارشات تاریخی

رادیو اندیشه آنلاین آلمان

همه بخشهای یاد شده فوق. کلیک کنید

تاریخ انتشار این مقاله:  هفدهم  ژانویه ۲۰۲۳ میلادی


مقدمه

اتحادیه برادران بنّا  و یا سنگ تراش با نام انگلیسی فری میسون[1] یا با تلفظ فرانسه، فراماسون[2] یکی از جنجال برانگیزترین موضوعاتی بوده که در چند سال اخیر مطرح شده است. قبل از آن، در زمانی که من ماهنامه علمی- فرهنگی اندیشه را در آلمان انتشار می دادم، بارها در صدد مطالعه و تحقیق در این باره برآمدم و هر بار پروژه پژوهش نیمه کاره باقی ماند زیرا کسی اطلاعات چندانی از این اتحادیه بین المللی نداشت و در آن زمان، مدیای اینترنتی چندان قوی و اینفورماتیو نبود، زیرا وقایع، بطرز اسرارآمیزی در درون لژها باقی می ماند و به بیرون درز نمی کرد. گرچه امروزه نیز هنوزهم ریتوالها، مخفیانه به انجام می رسند، اما ظاهرن آنها تصمیم گرفته اند که تا حد زیادی پرده از اسرار بردارند و خود را تا حدود قابل توجهی در معرض دید و پرسش عموم قرار دهند.


حال سوال این است که، براستی چه اتفاقی افتاده است که استادان اعظم فراماسون را به فکر تغییر استراتژی انداخته است؟ همانطور که در طول این مقاله خواهیم دید، ماسون ها فقط تا حد استاد اعظم یک کشور بسط می یابند، بنابراین چه نیرویی همه این اساتید را در یک مجمع جهانی وادار به تغییر رویه نمود و با چه هدفی این کار به انجام رسید. در طول مطالعه این مقاله به سوالات فوق و دیگر پرسش های لازم، پاسخ داده خواهد شد.


در اینجا لازم می دانم توجه دوستان عزیز را به این مسئله جلب نمایم که این مقاله تحقیقاتی، از چند لژ فراماسونری، از جمله لژهای هامبورگ، ادینبورگ، لژ اعظم آلمان و همینطور لژ اعظم سوئیس و منابع مشابه و معتبر دیگر به دو زبان آلمانی و انگلیسی استخراج شده است. بنابراین بدیهی است برای تهیه آن زحمت زیادی کشیده، و زمان زیادی صرف شده است و مانند همه مقالات دیگر ما به هیچ وجه کپی از کار دیگران نیست. مطلب دیگر آنکه در انتهای مقاله، منابع مورد استفاده را نیز انتشار می دهیم تا دانشجویان علاقمند به این موضوع بتوانند مطالب بیشتری را تهیه نموده انتشار دهند، زیرا در اینجا قصد ما ارائه یک بررسی عمیق همراه با ذکر جزئیات نیست، بلکه هدف آن است که ضمن آشنا ساختن خوانندگان با نکات اصلی و کلیدی مقوله فراماسونری، آنطور که آنها خود بدان معتقدند، کدهای لازم برای شناخت هرچه بیشتر جهان نور یا الکترونی و جهان تاریکی یا پوزیترونی ارائه شوند تا عملکرد این دو جهان با انرژی های ویژه خود در سیاره زمین قدری روشن شود. زیرا طبق یک اصل از قوانین اولیه ایجاد جهان هستی، در مقابل هر جریانی که منشاٌ نورانی داشته باشد، جریانی مشابه از جهان تاریکی ایجاد خواهد شد. این یک قانون غیرقابل تغییر ازلی می باشد که نشانگر آن است که دمکراسی حقیقی و رعایت حقوق همه انواع موجودات، بطور کامل از منبع اصلی خلقت بر همه پهنه هستی ساری و جاریست.  [سند اول]

 


فراماسونری از آغاز

دیوید استیونسن[3] در کتاب خود با نام «ریشه های فراماسونری»[4] می نویسد:

" قدیمی ترین لژ فراماسونری در جهان، لژ ادینبورگ (کلیسای مِری) شماره یک[5] در اسکاتلند است که مربوط می شود به سال ۱۵۹۹ میلادی. بر اساس برخی از تزهای ارائه شده در این ارتباط، فراماسونری بوسیله یک سازمان کاتولیک مسیحی با نام جزویتس[6] در اواخر قرن هفدهم مجددن احیا شد. "  [سند دوم] 

در بیست و چهارم جون ۱۷۱۷ میلادی چهار لژ در انگلستان به هم پیوسته برای اولین بار یک لژ اعظم را بوجود آوردند. این تاریخ به عنوان تاریخ بنیانگذاری رسمی فراماسونری مدرن به ثبت رسیده است. تمام لژهای فرماسونری جهان، هر ساله این روز را جشن می گیرند.


از عملکرد حدود کمی بیش از یک قرن فعالیت این چهار لژ تا زمان اتحاد بزرگ آنها با یکدیگر، اطلاعاتی در دست نیست و یا لااقل من بدان دست نیافتم. استفاده از کلمه مدرن در این اتحاد، خبر از اولین تغییر استراتژیک در این اتحادیه دارد.

تعداد فراماسونها در جهان حدود شش میلیون نفر برآورد می شود که تنها ۱۴۰۰۰ نفر از آنها در لژهای آلمان مشغول بکار هستند. البته منابع مختلف، آمار متفاوتی را ارائه         می دهند. آماری که فوقن بدان اشاره شد از لژ اعظم آلمان است. [سند سوم] 

 


فراماسونری چیست؟

آنچه در این قسمت می خوانید برگرفته از اطلاعات لژ اعظم سوئیس می باشد. پژوهشگران می توانند این لژ را با نام آلپینا بیابند.


چه هستیم

" یک اتحادیه آزادِ مردان[7] هستیم. کار ما، آموزش رفتار اخلاق مدارانه و (نشان دادن) راهی برای شکل دادن به زندگی است.

ما یک [اتحادیه] برادری هستیم که هدفمان بردباری و عشق به مردم و ارائه یک فلسفه زندگی، آموزش اخلاقیات از طریق نمادگرائی و آموزش اعضاء از طریق ریتوال ها        می باشد. و ضمنن همه چیز بر اساس اعتقاد راسخ به یک نیروی برتر انجام می گیرد."


البته اطلاعات در مورد آنکه این اتحادیه دقیقن چه می گوید تا حدی از یک لژ اعظم به لژی دیگر کمی متفاوت است. در ادامه مطلب، این لژ به مواردی اشاره می کند که از آنها پرهیز می کند و یا خود را آلوده آنها نمی داند. مواردی از جمله:


" - به جذب افراد از طریق تبلیغ نمی پردازیم، اما طالبان را می پذیریم.

- ما یک دین، مذهب یا یک فرقه نیستیم.

- ما یک انجمن بشردوستانه نیستیم، درحالی که کارهای خیریه انجام می دهیم.

- ما کسی را به قبول یک اعتقاد وادار نمی کنیم چه یک اعتقاد مذهبی و چه یک عقیده سکولار.

- به اعضای خود موقعیت شغلی یا سیاسی نمی دهیم.

- یک انجمن بحث در مورد سیاست و یا دین نیستیم.

- یک جامعه مخفی نیستیم، نه وجود خود را پنهان می کنیم و نه اهدافمان را "


البته در مورد بند آخر باید گفت که فراماسونری تا همین چند سال اخیر یک جامعه مخفی بوده که شایعاتی را نیز بخود جذب نموده است.

ضمنن باید بیاد داشت که آنچه از لژهای فرانسوی قابل درک است آن است که فراماسونهای فرانسه عمدتن از آلوده شدن به مسائل دینی خودداری می کنند و خود را سکولار و اخلاق مدار می دانند.

 


وظائف قدیمی (old charges)

اصطلاح وظائف اولیه(قدیمی) نامی است که به زبان انگلیسی قدیمی، وظائف اولیه خانه های ماسونی را تعیین می نمود. نوشته هایی که تعهدات اعضاء را توصیف می نمود و هر سنگ تراش در هنگام پذیرش، مجبور به سوگند خوردن به آن بود. در نتیجه هر لژ، یک نسخه از وظائف خود را که یک نسخه خطی بر روی پوست حیوانات بود نگه می داشت . امروزه این نوشته ها به زبان انگلیسی مدرن نیز ترجمه شده اند.

 


اصول فراماسونری مدرن

اساس و مایه اصلی تفکرات فراماسونری آنطور که خود عنوان می کنند بطور خلاصه چنین است:

" فراماسونری مردانی را که در تلاش برای تعمیق روانی و پالایش اخلاقی در اشکال برادری هستند از طریق اعمال فاخر آیینی (ریتوالهای ویژه مخفی) متحد می کند.

عشق عمومی به بشریت، برادری، امور خیریه و تربیت در این امر، و هرآنچه آنها تحت انسانگرائی می فهمند، وظایف اصلی فراماسونری است. ..." [سند چهارم]   

 


برخی از مشاهیر فراماسون

موتزارت آهنگساز مشهور اتریشی، گوته شاعر و نویسنده معروف آلمانی، ادی مورفی هنرپیشه مشهور آمریکائی،  لوئی آمسترانگ، ترومپیست مشهور آمریکائی، کارل هاینز بوم موسس آلمانی بنیاد «انسانها برای انسانها»، وینستون چرچیل نخست وزیر زیرک انگلستان، کلارک گیبل هنرپیشه افسانه ای هالی وود، فرانکلین روزولت سی و دومین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، مارک تواین نویسنده شهیر آمریکائی، جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، سالواتور آلنده یکی از روئسای جمهور شیلی، کمال آتاتورک بنیانگذار ترکیه، هنری فورد پدر صنعت ماشین سازی، جان وین هنرپیشه مشهور هالی وود، آلکساندر پوشکین شاعر و نویسنده روسی و هزاران شخصیت          بین المللی و مشهور در زمینه های سیاسی، هنری و اجتماعی.


نکته جالب توجه آن است که هیچ فرد عادی از نظر موقعیتهای یاد شده فوق را نمی توانید در میان اعضای فراماسونری بیابید. حال سوال اینجاست که آیا اعضای فراماسونری، ابتدا مشهور شده و سپس به فراماسون ها پیوسته اند و یا برعکس؟ پاسخ به این سوال یک تحقیق تمام عیار و همه جانبه را می طلبد و من پژوهشگران مستقل و دانشجویان علاقمند به این مبحث را تشویق به تحقیقی کامل در این مورد می نمایم.

مطلب بسیار مهم دیگر آنکه نتیجه ایجاد یک اتحاد جهانی از نخبه های طراز اول، چه نفع عملی برای جامعه بشری داشته است؟ به عبارت دیگر دستاورهای فراماسونها چیست؟ [سند پنجم]    

 


اعتقاد و شایعات عمومی در مورد فراماسونری


- شیطان پرستی و انجام ریتوالهای بخصوص برای شیطان

استاد اعظم لژ هامبورگ، توماس اشتووه [8] در حدود شش سال پیش از تاریخ انتشار این مقاله در یک مصاحبه و در پاسخ به این سوال که آیا شما ریتوالهای خود را برای شیطان انجام می دهید، به یک "نه" کوتاه و بدون توضیح اکتفا نمود. در ادامه، او در پاسخ به یک سوال دیگر مصاحبه کننده در ارتباط با دلیل مخفی بودن ریتوالهای لژها، چنین پاسخ داد:


 "دلیل آن، امکان مورد تمسخر قرار گرفتن این مراسم توسط شرکت کنندگان، به علت عدم آشنائی آنها با مفهوم این ریتوالهاست."

از چپ به راست: توماس اشتووه (استاد ناحیه- [شهر هامبورک])، اولاف شولتز( اولین شهردار شهر هامبورگ و صدر هیئت رئیسه فعلی آلمان)، پروفسور دکتر نوربرت لامرت( بوندس پرزیدنت در سال ۲۰۱۷ و از سال ۲۰۱۸ ریاست بنیاد کونراد آدِناور)، پروفسور دکتر اشتفان روت کلییر(یکی از استادان اعظم).

vl. Thomas Stuwe (Distriktmeister), Olaf Scholz (Erster Bürgermeister Hamburg), Prof. Dr. Norbert Lammert (Präsident des Deutschen Bundestages), Prof. Dr. Stephan Roth-Kleyer (Großmeister)(Foto: Jürgen Joost)          Foto von: Großloge der Alten Freien und Angenommenen Maurer von Deutschland (AFuAMvD)


-ارتباط فراماسونری با ایلومیناتی ها[9]

مقدمتن باید دانست ایلومیناتی چیست. نشریه معتبر آلمانی زوددویچه سایتونگ[10]، در این باره می نویسد:


" این گروه، یک اتحادیه مخفی بود که بوسیله فیلسوف آلمانی، یوهان آدام وایسهاپت[11] که یک فراماسون بود در ۱۷۷۶میلادی در شهر اینگول اشتات[12] آلمان تشکیل شد. هدفی که این گروه برای خود تعیین نموده بود، ارتقاء و گسترش ایده های (عصر) روشنگری و مبارزه با اصل سلطنت بود. نحوه سازمان یافتگی ایلومیناتی مشابه تشکیلات فراماسونری بود"


در ادامه گزارش این نشریه آلمانی، توضیح داده می شود که این سازمان، بزودی به یک گروه جاسوسی مبدل گشت. ادعا و شایعات مبنی بر اینکه این سازمان در انقلاب فرانسه و تأسیس ایالات متحده درگیر بوده است پایه و اساسی ندارد.  ارتباط بین این گروه و عدد ۲۳ برای اولین بار در رمان های سه گانه ایلومیناتوس[13] بوسیله نویسندگان آمریکایی رابرت شی[14] و رابرت آنتون ویلسون[15] ، که در سال ۱۹۷۵ منتشر شدند، عنوان شد. [سند ششم]


بنابر ادعای ویلیام اس باروگز[16] در کتاب بیست و سه اسکیدو[17] ،عدد ۲۳ دارای مفاهیم سحر آمیز در مسائل مربوط به تعیین و یا فهم سرنوست افراد می باشد.  [سند هفتم] 

توماس اشتووه، استاد اعظم لژ هامبورگ در پاسخ به سوالی در مورد ارتباط ایلومیناتی ها با فراماسون ها می گوید:

" ارتباطی وجود ندارد. آنها در گذشته سعی داشتند از طریق فراماسونها خود را گسترش دهند." (نقل به مضمون)    [سند هشتم] 

 

-ارتباط با گروه بیلدربرگ[18]

مقاله نویس سایت معتبر وب.د اِ [19] در یکی از سرمقاله های خود در مورد بیلدربرگ می نویسد:


" آیا قدرتمندترین مردان و زنان جهان، سرنوشت ما را در پشت درهای بسته کنترل می کنند؟

سالی یک بار، اعضای گروه بیلدربرگ در هتل های ویژه، یکدیگر را ملاقات می کنند. نظریه پردازان توطئه با اطمینان می گویند: کارفرمایان تجاری، سیاستمداران و روزنامه نگاران، یک دولت مخفی جهانی را با بانکداران روتچیلد(Rothschild) در این مرکز تشکیل داده اند. بدون آنها، اتحاد دو کشورآلمان و فرود به سیاره ماه رخ نداده بود، یورو هرگز ایجاد نمی شد و جان اف کندی و مریلین مونرو هنوز هم می توانستند زندگی کنند......" [سند نهم] 


از این توضیحات و منابع مشابه دیگر می توان بوی غلیظ گلوبالیزم منفی کنونی را استشمام نمود. اما در مورد اینکه این گروه با فراماسونها در ارتباط هستند یا خیر باید بگویم که به جز اظهارنظر توماس اشتووه که این امر را رد می کند به اطلاعات دیگری دست نیافتم. اما این امر که فراماسونها با تشکیلات گلوبالیزم جهانی بی ارتباط باشند را نیز نمی توانم بپذیرم. برای یافتن حقیقت به تحقیقات عمیق تری نیاز است و من معتقدم دانشجویان رشته های علوم سیاسی در آینده به این تحقیقات خواهند پرداخت.

 

- بهائیان و تشکیلات فراماسونری

در این باره همیشه شایعاتی در مدیا مطرح بوده است. من شخصن در مدیای انگلیسی و آلمانی زبان به منابع معتبری که تایید کننده ارتباط کنونی بهائیان با لژهای فراماسونری باشد برنخوردم. اما در مدیای فارسی اطلاعات زیادی یافت می شود که این امر را مورد تایید قرار می دهد، اما با راستی آزمائی این پایگاه ها و پلتفرمها، به این نتیجه می رسیم که همه آنها به اداره مبارزه با ادیان و فِرَق سازمان اطلاعات ایران وابسته هستند، ضمن آنکه هیچکدام سندی در ارتباط با موضوع مورد ادعای خود یعنی وابستگی بهائیان به تشکیلات فراماسونری ارائه نمی دهند.

در این راستا تنها سندی که می تواند پاسخ صحیحی به امر ارتباط این آئین با لژهای فراماسونری بدهد بخشی از یک اظهار نظر شوقی افندی در فایلی با نام انوار راهنما [20]  به زبان انگلیسی می باشد که از یکی از سایتهای بهائیان گرفته شده است. در سند دهم در انتهای مقاله در بخش اسناد، این اظهار نظر بطور کامل به زبان انگلیسی آورده شده است. در اینجا ترجمه بخشی از آن که مورد نظر ماست ارائه می شود. [سند دهم]

 

ترجمه بخشی که به رنگ سبز مشخص شده است چنین است:

" ..... بنابراین، به همه بهائی ها در همه جا تاکید می شود که وابستگی های قدیمی خود را رها نموده و از عضویت در جوامع ماسونی و سایر جوامع مخفی کنار بکشند تا کاملاً آزاد باشند تا به عنوان یک نهاد متحد در خدمت ایمان بهاالله باشند. …."


همین قسمت ثابت می کند که تا قبل از آن، بهائی ها، یا لااقل بخشی از آنها، در لژهای فراماسونری عضو بوده اند.س


پایان قسمت اول


مطالعه قسمت دوم



اسناد 

[سند اول] رجوع شود به مقالات دوالیزم [قسمت اول- قسمت دوم- قسمت سوم- قسمت چهارم]در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان در بخش «جهان هستی»

[سند دوم]  David Stevenson: The Origins of Freemasonry

https://www.freimaurerloge-pirmasens.de/index.php/was-ist-freimaurerei.html[سند سوم]

[سند چهارم] اتحادیه لژهای اعظم آلمان. Vereinigte Großlogen von Deutschland

https://www.freimaurer.online/beruehmte-freimaurer-heute-bekannte-freimaurer   /[سند پنجم]

[سند ششم]  Süddeutsche Zeitung - Mai 2010, 21:09 Uhr

[سند هفتم] Helpster

[سند هشتم] مصاحبه ویژه با استاد اعظم لژ هامبورگ

[سند نهم] WEB.DE 01.08.2016, 11:22 Uhr

[سند دهم] شوقی افندی- انوار راهنما- صفحه ۴۲۱

"As regards your question about Masonry, the Bahá’ís, the Guardian feels very strongly, must learn at the present time to think internationally and not locally. Although each believer realizes that he is a member of one great spiritual family, a member of the New World Order of Bahá’u’lláh, he does not often carry this thought through to its logical conclusion; which is that if the Bahá’ís all over the world each belong to some different kind of society or church or political party, the unity of the Faith will be destroyed; because inevitably they will become involved in doctrines and policies that are in some way against our Teachings, and often against another group of people in another part of the world, or another race, or another religious block. Therefore, all the Bahá’ís everywhere have been urged to give up their old affiliations and withdraw from membership in the Masonic and other secret Societies in order to be entirely free to serve the Faith of Bahá’u’lláh as a united Body. Such groups as Masonry, however high the local standard may be, are in other countries gradually being influenced by the issues sundering the nations at present. The Guardian wants the Bahá’ís to disentangle themselves from anything that may in any way now or in the future, compromise their independent status as Bahá’ís and the supra- national nature of their Faith."

Shoghi Effendi, Lights of Guidance, p. 421(https://www.bahaiquotes.com/subject/masons)



زیرنویس ها

 

  [1] Freemasonry

  [2] Franc-maçonnerie

  [3] David Stevenson

  [4] The Origins of Freemasonry

  [5] (Mary’s Chapel) No. 1

 چَپِل هم به یک کلیسای کوچک و هم به بخشی از یک کلیسای بزرگتر که برای دعا در نظر گرفته شده است و از باقی مساحت آن کلیسا مجزاست اطلاق می شود.س      

  [6] Jesuits

در حال حاضر لژهای زنانه و یا مختلط نیز یافت می شوند.   [ 7 ]

  [8] Thomas Stuwe

  [9] Illuminati

i[10] Süddeutsche Zeitung

 [11] Johann Adam Weishaupt

 [12] Ingolstadt

 [13] Illuminatus

 [14] Robert Shaye

 [15] Robert Edward Wilson

 [16] William S. Burroughs

 [17] 23 Skidoo

 [18]Bilderberg

 [19] WEB.DE

  i[20]Lights of Guidance






تحقیق و پژوهش : فرامرز تابش

کد مقاله در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان: tvhlhs,kvd-rslj h,g



فایل صوتی-تصویری در یوتیوب 

بزودی

فایل صوتی برای نابینایان

Our playlists on YouTube Your suggestions and questions
Share by: