آنالیز یک اشتباه علمی

فایل صوتی برای نابینایان، در انتهای این مقاله

" به علت طولانی بودن مقاله حاضر و به دلیل آنکه قسمت اول آن از نظر محتوای متن، یک موضوع مستقل محسوب می شد، این قسمت تحت نام «نکاتی که در تهیه یک  مقاله معتبر باید رعایت شوند» به بخش «ادبیات» در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان انتقال داده شد."   برای مطالعه این مقاله کلیک کنید.


تاریخ انتشار این مقاله:   دهم مارچ ۲۰۲۳ میلادی


 نقطه شروع

صبح چند روز پیش، قبل از پرداختن به کارهای دیگر، طبق عادت همیشگی سرگرم مطالعه برخی مطبوعات و نشریات اینترنتی فارسی و غیرفارسی بودم که در یک نشریه اینترنتی فارسی که دارای مواضع صحیح سیاسی نیز می باشد، سرتیتر یک مقاله عجیب نظر مرا جلب نمود. عنوان این مقاله « کیهان‌شناس و استاد فیزیک آمریکایی: زندگی پس از مرگ ناممکن است»[سند 1] بود. با ورود به اصل مقاله و مطالعه آن، نه تنها بر تعجب من افزوده شد، بلکه به چند دلیل، کمی برافروخته شدم.

دلیل اول آنکه این مقاله بدون ارائه هیچگونه سندی انتشار یافته و حتی نام مترجم، تهیه کننده و یا لینک منبع اصلی خبر آن نیز عنوان نشده بود. بدیهیست فقدان این اطلاعات ضروری، از اعتبار یک مقاله می کاهد، زیرا بدون دسترسی به اصل مقاله، برای یک پژوهشکده معتبر که اتفاقن در چنین زمینه هایی نیز فعال است امکان آنالیز و بررسی آن به زبان اصلی وجود ندارد.

دلیل دوم، آرگومنتهای بسیار کودکانه ای بود که پروفسور شان کرول[1] که استاد فیزیک در دانشگاه فناوری کالیفرنیا و یک آتئیست معروف است، بدان آویخته بود. دلایل بی سند و بی پشتوانه عقلی و منطقی ایشان مرا به یاد همتای آتئیست شان ، یعنی استفن هاوکینگ[2] انداخت که به آسمان نگاه می کرد و به سادگی می گفت:

" خدا وجود ندارد و ما تنها موجودات این پهنه هستی هستیم." [سند 2]

و البته بدون ارائه هیچ گونه سند و یا بیان فکت های لازم.


در این راستا ابتدا تصمیم گرفتم تا با یافتن اصل مقاله، آن را به زبان انگلیسی در نشریه انترنتی ساینتیفیک امریکن [3] نقد کنم، اما متأسفانه این مقاله را در آنجا نیافتم، از اینرو تصمیم گرفتم ورژن فارسی آن را آنالیز کنم تا شاید از این راه، به حداقل تعدادی از جوانان ایرانی هوشمند و خوش ذوق و خلاق این نسل، این ایده القا شود که هیچ مطلبی را چه علمی و چه غیرعلمی، بدون در نظر گرفتن درجه اعتبار آن مطالب، به سادگی نپذیرند، زیرا این جوانان قرار است آینده کشورشان را، این بار بطرز صحیح آن، هدایت کنند.

 



 نقطه پایان

در صورتیکه مقاله «نکاتی که در تهیه یک مقاله معتبر باید رعایت شوند» را در بخش «ادبیات» مطالعه نموده باشید، حال با آشنائی با روش کار ما و نکاتی که در پژوهش و آنالیز مطالب، در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان در نظر گرفته می شوند، می توانیم به بررسی مقاله پروفسور شان کرول بپردازیم. در مقاله حاضر مطالب دکتر کرول را مستقیمن و بدون هیچگونه تغییر در متن، از آن نشریه فارسی می آوریم و به آنالیز سطر به سطر و پاراگراف به پاراگراف آن می پردازیم. ضمنن مطالب مورد مناقشه در هر پاراگراف را با رنگ سبز نشانه گذاری می کنم تا معلوم شود بحث در مورد کدام جمله می باشد.

 



ورژن فارسی مقاله:

کیهان‌شناس و استاد فیزیک آمریکایی: زندگی پس از مرگ ناممکن است

 

یک دانشمند کیهان‌شناس پس از تحقیقات جامع و گسترده درباره قوانین فیزیک می‌گوید که ما انسان‌ها باید بپذیریم که زندگی پس از مرگ وجود ندارد[َA]. شان کرول، استاد فیزیک در دانشگاه فناوری کالیفرنیا می‌گوید که انسان‌ها بهتر است با پذیرش این موضوع به زندگی زمینی خود ادامه دهند[B]

 


آنالیز موضوعات پاراگراف اول:

[A] بر چه اساسی و با چه منطقی و تحت کدام سند باید چنین امری را پذیرفت. خاصه آنکه حتی در موارد کاملن واضح مانند شکل فیزیکی سیاره زمین نیز تا بحال دیده نشده است که یک دانشمند به دیگران حکم کند که باید چنین امری پذیرفته شود.


[B] اتفاقن با پذیرش چنین مطلب بی اساسی نمی توان به زندگی تفکراتی ادامه داد و ذهن کنکاش گر را با ایجاد موانع مصنوعی از این دست، که نوعی دگما [سند 7] می باشند از پرواز بر فراز آشیانه ممانعت نمود.


................................

نشریه اکسپرس به نقل از این دانشمند نوشت «قوانین فیزیک زیربنای زندگی روزمره، به طور کامل درک شده‌اند» و همه‌چیز در قلمرو امکان رخ می‌دهد[A].

برای مطالعه مقالات زیر بر روی تصویر مربوطه کلیک کنید

نخبه کیست؟ یک پژوهش مستقل 

ظهور صفات و کاراکترهای غریزی

مارکس و مارکسیسم زیر ذره بین

نمونه ای از طنبورنوازی استاد الهی

از بخش آلمانی پژوهشکده

موسیقی سنتی هندوستان

  

آنالیز موضوعات پاراگراف دوم:

[A]اتفاقن این اظهار نظر درستی می باشد که همه چیز در قلمروی امکان رخ می دهد. با این حال قوانین فیزیک فقط در محدوده پدیده های فیزیکی مانند قوانین حرکت، ترمودینامیک و تبادل انرژی آنهم بطور ابتدائی معتبر است، زیرا در جهانهای ماکروسکپی و میکروسکپی نیز بنا بر اظهار نظر آلبرت اینشتین [سند 8] در این مورد، به فرمولهای دیگری احتیاج است، زیرا آنجا قوانین دیگر حکمفرماست.


مضاف بر آنچه گفته شد، قوانین فیزیکی تحت هیچ شرایطی جوابگوی مسائل غیرفیزیکی مانند پروسه خواب و یا تفکرات مختلف نیست. یک نمونه آن، حالت مرگ مطلق است که یک جوکی هندی خود را ساعتها در آن قرار می دهد و پس از آن، مجددن به حالت فیزیکی نرمال وارد می شود. این آزمایش در یک مورد در بیمارستانی در فرانسه در مقابل دانشمندان انجام شد و من خود چند سال پیش، این برنامه را در یکی از کانالهای تلوزیونی آلمان مشاهده نمودم. مسلمن این امر، ناقض قوانین فیزیکی مورد ادعای آقای پروفسور کرول می باشد. [سند 9]  


مسئله مهم دیگر آن است که همین قوانین مورد نظر دکتر کرول، تنها بخش کوچکی از قوانین اصلی و پایه ای می باشد که در همه سطوح جهان هستی حکم فرماست و علم هنوز کوچکترین اطلاعاتی در این مورد ندارد.


................................

او می‌گوید برای این که زندگی پس از مرگ وجود داشته باشد، هشیاری باید یک پدیده کاملا جدا از بدن فیزیکی ما باشد، که اینطور نیست[A]. بلکه هشیاری در سطح بسیار ابتدایی مجموعه‌ای از اتم‌ها و الکترون‌هایی است که در اساس ذهن ما را به ما عرضه می‌کنند[B]

 

آنالیز موضوعات پاراگراف سوم:

[A] بله کاملن صحیح است و برخلاف نظر این محقق عزیز، این هشیاری، کاملن از بدن فیزیکی جداست، ولی تا زمان مرگ، با آن در ارتباط مستقیم است [سند 10]. اصولن مرگ به معنی جدا شدن همین به گفته ایشان، هوشیاری، از بدن فیزیکی می باشد.


[B] ببینید در مراکز آکادمیک جهان هنوز تمایزی مابین هوشیاری، ذهن، روح، روان و عقل قائل نمی شوند، از اینرو نمی توانند مرگ را توضیح دهند زیرا در اصل نمی دانند در یک مرگ طبیعی چه اتفاقی افتاده که بدن فیزیکی به جسد تبدیل شده و از حرکت بازمانده است، در حالی که همه ارگانها هنوز هم سالم آنجا حضور دارند. [سند 11] به این ترتیب هوشیاری برای ایشان خلاصه می شود در اتم ها و الکترون و همینطور تصور اشتباه ایشان مبنی بر اینکه ذهن ما از این عناصر تشکیل شده اند. در اینجا ایشان دچار یک سردرگمی ناشی از عدم درک صحیح از مفاهیمی است که فوقن بدان اشاره نمودم.


البته باید این امر را نیز در نظر داشت که به اصل مقاله به زبان انگلیسی دسترسی نیست و این امکان وجود دارد که مطالب ایشان، اینجا و آنجا بد ترجمه شده باشند. ولی این امر، اساس فکری ایشان را تغییر نداده است.


................................

طبق گفته دکتر کرول، قوانین هستی[A] به این ذرات اجازه نمی‌دهد که پس از مرگ فیزیکی ما عمل کنند.

او می‌گوید: «یک مانع بزرگ و غیرقابل عبور بر سر ادعاهایی هست که می‌گویند برخی از اشکال آگاهی و هشیاری پس از مرگ و تجزیه بدن به اتم‌های تشکیل‌دهنده‌ ادامه می‌یابد: قوانین زیربنایی فیزیک درباره زندگی روزمره کاملا درک شده‌اند و بنا براین قوانین هیچ راهی نیست که اجازه دهد اطلاعات ذخیره شده در مغز ما تا پس از مرگ باقی بماند[B].»

 

آنالیز موضوعات پاراگراف چهارم:

[A] من نمی دانم منظور ایشان از قوانین هستی چیست، زیرا در هیچ کدام از مراکز علمی جهان این قوانین کشف، دسته بندی و ثبت نشده اند. شاید منظور ایشان قوانین ساده فیزیکی باشد که در حرکت مابین سیارات منظومه شمسی معتبر هستند. از طرف دیگر قطعن ایشان از قوانین اولیه خلقت که ما از گزارش استاد الهی از خلقت، استخراج نموده و به ثبت رسانده ایم بی خبر هستند، از اینرو می توان نتیجه گرفت که در این مورد نیز ایشان دچار همان سردرگمی در تمایز مابین مفاهیم هستند.


[B] البته این امر صحیحی می باشد، ولی ایشان فقط یک بخش از حقیقت را درک کرده اند، زیرا به آموزش های صحیح در این مورد دست نیافته اند. در غیر اینصورت می دانستند که این اطلاعات در مکانی مانند هارد درایو(Hard drive or a hard disk or HDD) میدان مغناطیسی بزرگی ثبت می شود که فقط در بعد کوانتمی قابل بررسی می باشد. اما آنچه بعد از مرگ بیولوژیک باقی می ماند، نه تنها این هارد درایو، بلکه خود میدان مغناطیسی کوانتمی می باشد. به همین علت، با مرگ، اطلاعات در آن میدان مغناطیسی بسیار پر انرژی باقی می ماند [سند 12] .


................................

دکتر کرول برای پشتیبانی از این نتیجه‌گیری شواهدی از «فرضیه میدان کوانتوم» را مطرح می‌کند. به زبان ساده، این فرضیه باور دارد که هر نوع ذره‌ای میدان خود را دارد.[A] 

به عنوان مثال، تمام فوتون‌های جهان در یک سطح هستند، و همه الکترون‌ها و هر نوع ذره دیگر نیز میدان مخصوص به خود را دارند.[B]

 

آنالیز موضوعات پاراگراف پنجم:

[A&B] فرضیه میدان کوانتم در واقع کوششی برای ترکیب «مکانیک کوانتم» و «الکترودینامیک» کلاسیک در قالب فرمول های ریاضی می باشد تا بتواند از این راه، به سطح نوینی از درک حرکات فرمیون ها دست یابد. اما این فرضیه در هر حال فقط یک تز می باشد که حتی ممکن است بر اساس واقعیات و کشفیاتی نیز بنا شده باشد، ولی در هر حال شامل همان اظهار نظر آلبرت اینشتین می شود که این نظریه پردازی ها را ایده آلیزم علمی می دانست.
با اینحال باید تأیید نمود که نتیجه گیری این فرضیه مبنی بر اینکه « هر نوع ذره‌ای میدان خود را دارد » نظریه صحیحی می باشد که در قدمهای ابتدائی با نظریه ما در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان در مورد میدانهای کوانتمی، سازگار است. اتفاقن اگر همین یک اصل مورد تأیید دکتر کرول را با نظریه اصل جاودانگی ماده و انرژی اینشتین ادغام کنیم، و البته با توضیحات تکمیلی ما در پژوهشکده، به این نتیجه خواهیم رسید که زندگی بعد از مرگ، یک حقیقت حتمی و غیرقابل تردید است.


................................

دکتر کرول می‌گوید که اگر زندگی پس از مرگ ادامه پیدا می‌کرد، آزمایش روی میدان کوانتوم می‌توانست «ذرات روح» و «نیروهای روح»‌ را آشکار کند. [A]


آنالیز موضوعات پاراگراف ششم:

[A] فکر می کنم این اظهار نظر، یک هذیان گوئی به تمام معناست، زیرا زمانی که اصولن شما نمی دانید روح [سند 13] چیست و حتی یک پارادایم علمی نیز در این مورد وجود ندارد، بر چه اساس و چگونه می خواهید به شواهد وجود آن دست یابید. روش شما در نهایت آن خواهد بود که از طریق آزمایشات بسیار ابتدائی، اما بسیار پرهزینه بر روی ذرات و هادرون ها، شبیه آنچه در سرن [11] سوئیس انجام داده اید، به ذراتی دست یابید که در اساس، ذره، آنطور که شما می پندارید نیستند، بلکه نوعی انرژی ناشی از یک میدان مغناطیسی ویژه محسوب می شوند.


از آن گذشته تا به امروز، دانشمندان  با آزمایشات بسیار پرهزینه ای که در این رابطه به انجام رسیده اند، به هیچ دستاورد مهمی دست نیافته اند. برای اثبات این ادعای من، فقط کافی است که به برخی مقالات خانم پرفسور زابینه هوسنفلدر[سند 14]  که یک فیزیکدان نظری و همزمان یک ژورنالیست علمی در آلمان می باشد نظری بیاندازید تا ببینید، چنین آزمایشاتی  تا چه اندازه از واقعیت دور هستید. در آنجا بعد از آزمایش پر هزینه اول، یک کنفرانس علمی بسیار یر زرق و برق براه انداختند و مدعی کشف ذره خدا!!، در واقع بوزون هیگز، شدند. این همه هیاهو و بزرگ نمائی برای آن بود که دانشمندان دست اندرکار این پروژه، از اعتراض مالیات دهندگان در هراس بودند که مبادا از آنها سوال شود که دستاورد یک آزمایش پنج میلیارد دلاری چه بود؟ این درحالی است که ذره خدا(ذره الهی) [سند 15] را سالها پیش استاد الهی تشریح و طرز کار آن را نیز در درون روح ملکوتی معلوم نموده اند.


گفته می شود، بسیاری از فیزیکدانهای دانشمند و محقق سرشناسی چون اروین شرودینگر اتریشی و یا نیلز بور[12] دانمارکی از علاقمندان جدی چهار کتاب مقدس هندو یا همان وداها بوده اند، زیرا آنها به فراست به این واقعیت رسیده بودند که با علم کنونی، به هیچ عنوان به پاسخ صحیحی در مورد ایجاد خلقت دست نخواهند یافت.


بطور کلی من معتقدم که ایده بیگ بنگ را این دانشمندان از کتابهای مقدس متفاوت هندو، یهودیت و عقاید فیلسوفان بنام یونانی که خود، از شاگردان یک فیلسوف و عارف فرزانه ایرانی زرتشتی به نام اوستانس [سند 16] بودند گرفته اند، زیرا در همه این متون به این امر اشاره شده است که ابتدا، همه چیز از یک نقطه نورانی متمرکز آغاز گشت. 


در این رابطه مدتی پیش شروع به نوشتن مقاله ای علمی نمودم، ولی بزودی متوجه شدم که بررسی همه مطالب مطرح در ادعاهای غیرواقعی فیزیکدانهایی مانند کرول و یا هاوکینگ مبنی بر این که علم به جائی رسیده است که قادر به پاسخ دادن به همه معضلات و سوالات می باشد، خارج از یک یا چند مقاله است، از اینرو تصمیم گرفتم این مطالب را در قالب یک کتاب مجزا آنالیز کنم.

ضمنن باید دانست که من فردی بسیار علم گرا هستم و با مطرح نمودن چنین مسائلی قصد تخطئه علم و دستاوردهای آن را ندارم، بلکه معتقدم هنوز علم در همه سطوح، به غیر از تکنولوژی، دوران جنینی خود را طی   می کند و در آینده جهش های عظیمی را در آن شاهد خواهیم بود و این در حالی است که از نظر تکنیکی پیشرفتهای قابل توجهی را داشته ایم.


................................

این کیهان‌شناس در نشریه «ساینتیفیک امریکن» (Scientific American) نوشت: «اگر واقعا چیزی جز اتم‌ها و نیروهای شناخته‌شده وجود نداشته باشد، هیچ راهی نیست که روح بتواند از مرگ جان سالم به در ببرد[A]

او نوشت:‌ «باور به زندگی پس از مرگ، به قوانین فیزیک فراتر از مدل استاندارد نیاز دارد. مهمتر از همه این که برای ارتباط با اتمی‌هایی که داریم به قوانین فیزیک جدید نیاز داریم[B]

 

آنالیز موضوعات پاراگراف هفتم:

[A] این نظریه همان تز بسیار دگم و یکسونگرانه می باشد که استفن هاوکینگ و دوستان ایشان د ر مورد علم بدان دچار بودند و با نادیده گرفتن هزاران سوالی که علم حتی در حد یک تئوری پردازی منطقی قادر به حل آن نبوده، معتقد بودند که علم به بالاترین حد خود رسیده است. در اینجا دکتر کرول لااقل یک اگر در ابتدای اظهار نظر خود گذاشته است که تز او را شرطی می کند، اما با این حال این تز از نظر هر شخصی که دچار دگماتیسم علمی نباشد، یک مسئله غیرقابل قبول است، زیرا به غیر از اتمها و نیروهای شناخته شده که یقینن منظور وی چهار نیروی پایه ای [سند 17]  فیزیک ذرات است، فنومن های بسیار زیادی وجود دارند که علم هنوز از آنها آگاه نیست.


با تدقیق دانشمندان در آموزش های استاد الهی که تجلی آن در مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، به ویژه در بخش «علوم تلفیقی» قابل مشاهده است، این امر در آینده تصحیح خواهد شد.

از آنجا که پیش فرض آقای دکتر کرول غلط است، نتیجه گیری او نیز صحیح نمی باشد.


[B] با این قسمت از فرمایشات دکتر کرول کاملن موافق هستم. اما عجیب اینجاست که همین اظهار نظر، خط بطلانی بر اصل تز ایشان مبنی بر اینکه زندگی پس از مرگ ممکن نیست می کشد. بله یقینن نیاز به قوانینی فراتر از مدل استاندارد حس می شود و این امر چیزی است که بسیاری از دانشمندان بدان معتقدند.


کشف قوانین ازلی و پایه ای  خلقت[سند 18] که ما از گزارش استاد الهی در مورد ایجاد جهان هستی استخراج، دسته بندی و تفسیر نموده و ارائه داده ایم، یقینن قوانین فیزیکی دیگری را طلب می کند و همه آنچه ما تا بحال در این راستا ارائه داده ایم نیز هنوز دوران جنینی این تفسیرات می باشد و در آینده، دانشمندان این راه، این قوانین فیزیکی و فرمول های ریاضی مربوطه را نیز کشف خواهند نمود.


................................

دکتر کرول نوشت: «در چارچوب نظریه میدان کوانتوم، مجموعه جدیدی از «ذرات روح» و «نیروهای روح» که با اتم‌های معمولی ما برهم‌کنش دارند، نمی‌تواند وجود داشته باشد زیرا اگر چنین بود آنها را در آزمایش‌هایمان شناسایی می‌کردیم. [A]»

 

آنالیز موضوعات پاراگراف هشتم:

[A] در این رابطه فقط می توانم بگویم، علم در آزمایشگاه هنوز حتی دلیل ایجاد و بروز ویروس های نوظهور [سند 19] را نیز نیافته است و بنابراین انتظار اینکه بشود دراین آزمایشگاه های کنونی، نیروهای روح که مربوط به بعد کوانتمی جسم می شوند را یافت، یک انتظار دور از واقعیت می باشد. با این حال در آینده این کار انجام خواهد شد.


برای اثبات آرگومنتی که بر ضد نظریه دکتر کرول ارائه دادم، خوانندگان این مقاله را به مطالعه مقاله «اصل عدم قطعیت»[ سند 20] دکتر ورنر هایزنبرگ ارجاع می دهم که در آنجا او می گوید به هر اندازه که بخواهیم دقیق تر محل یک ذره را مشخص کنیم، به همان اندازه تعیین سرعت ذره مشکل تر می شود. با این وصف انتظار اینکه در آزمایشگاه های کنونی بشود ذرات روح!! را کشف کرد، خارج از حد تصور است.


................................

او گفت وقتی که تمام دانشمندان این را بپذیرند، آن‌وقت می‌توانند شروع به درک این موضوع کنند که ذهن انسان چگونه عمل می‌کند[A]

او می‌گوید: «دلیلی ندارد درباره ایده‌های ناسازگار با دانسته‌هایمان درباره علم مدرن، بی‌اعتنا و تجاهل‌مآبانه موضع بگیریم[B]. وقتی که به تردید برای مواجهه با این مسئله غلبه کنیم می‌توانیم به پرسش‌های جذاب‌تری بپردازیم، از جمله این سوال که عملکرد هشیاری انسان چگونه است[C]

 

آنالیز موضوعات پاراگراف نهم:

[A] اتفاقن باید بگویم که شما تا زمانی که نتوانید درک صحیحی از مفهوم، روح، روان [سند 21]، عقل حیوانی، عقل انسانی[سند 22] ، و دیگر مفاهیم از این دست را بدست آورید هرگز به این حقیقت پی نخواهید برد که ذهن چیست، زیرا برای درک آن، ابتدا باید عمیقن دریابید که جاودانگی پدیده ها یعنی چه، از اینرو مجبور می شوید تئوری هایی را ارائه دهید که حتی برای خودتان هم دلچسب نیست، زیرا آن بوجه هایی را که دریافت        می دارید شما را وادار به این کار می کند.


[B] این نوع طرزفکر مرا بیاد خشگه گرایان مذهبی می اندازد که حتی حاضر نیستند به جز دگماهای خود، در باره مسائل دیگر که در تضاد با آن دگماها می پندارند، حتی بیاندیشند. حال وضعیت فکری یک متعصب مذهبی قابل درک است، اما زمانی که شما این مدل فکری را در یک پروفسور فیزیک نظری یک دانشگاه برجسته آمریکایی مشاهده می کنید، سخت دچار نگرانی می شوید که آیا تحقیقات چنین فردی با چنین تصوراتی، قابل اعتنا می باشند یا خیر؟

من فکر می کنم عقاید سخت آتئیسمی ایشان باعث ارائه چنین نقطه نظری شده است، زیرا راحت ترین راه همواره همانست که زباله را به زیر فرش جاروب کنیم و بگوئیم مشکل حل شد. 


[C] همه آنچه در این قسمت دربند [A] ارائه دادم، برای مسئله هوشیاری نیز صدق می کند.

 


توصیه من به دوستان، به ویژه به جوانان نسل جدید آن است که:


" خرد آن نیست که هر آنچه با یافته های ذهنی شما سازگار نباشد به دور بریزید، بلکه آن است که قادر باشید ابتدا آن مطالب را درک و سپس بطریق علمی و منطقی آنالیز نمایید. در غیر اینصورت بهتر است در آن مورد اظهار نظر نکنید، ولو آنکه یک مدرس دانشگاه باشید"


 با سپاس از صبر و حوصله شما در مطالعه این مقاله

 اسناد

[1] منبع مقاله دکتر شان کرول به فارسی:

به نقل از ایندیپندنت فارسی شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۴ مارس ۲۰۲۳ ۱:۱۵ با لینک زیر:

https://www.independentpersian.com/node/310891/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85/%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 د[2]در نشریه تایم اینترنتی با لینک زیر

https://time.com/5199149/stephen-hawking-death-god-atheist/#:~:text=Stephen%20Hawking%20Was%20an%20Atheist%3A%20His%20Words%20on,God%2C%20heaven%20or%20a%20creator%20during%20his%20life

[3] بنابر آمار موسسه او ای سی دی: OECD

[4] توجه شود به مقاله «اعجاز تفکرات استاد الهی در ایجاد پارادایم های جدید»، قسمت توضیح ریشه کلمه پارادایم از نظر توماس کون، به فارسی: نوشتاری. فایل صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله قابل دسترسی می باشد. مقاله آلمانی: نوشتاری. فایل صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله قابل دسترسی می باشد.

[5] مقاله نوشتاری- مقاله صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس می باشد.

 [6] توجه شود به گزارش مجله تایم در این مورد در لینک زیر:

https://time.com/5199149/stephen-hawking-death-god-atheist/#:~:text=Stephen%20Hawking%20Was%20an%20Atheist%3A%20His%20Words%20on,God%2C%20heaven%20or%20a%20creator%20during%20his%20life

[7]  توجه شود به مقاله «بررسی مقوله دگماتیسم»: مقاله نوشتاری. فایل صوتی و صوتی- تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[8] بنر اظهار نظر اینشتین در این مورد در مقاله:  مروری مختصر بر دستاوردهای استاد الهی

[9] در این سایت می توانید به لینک هایی جالب در این مورد دست یابید   https://viveka.de/pdf/viveka_45_Yogastudien.pdf 

[10] توجه شود به مقاله بند اتصال کوانتمی: مقاله نوشتاری. صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[11] مقاله مرگ بیولوژیک: مقاله نوشتاری. صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[12] مقاله خودیت واقعی: مقاله نوشتاری- صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[13] تعریف کلی روح، روح جمادی، روح گیاهی، روح حیوانی، روح بشری و روح ملکوتی در بخش «علوم تلفیقی» در سایت پژوهشکده.

[14] Sabine Hossenfelder

https://www.heise.de/newsticker/meldung/Missing-Link-Nichts-Neues-am-LHC-Was-nun-4221966.html

[15] توجه شود به مقاله اجزای روح ملکوتی(ذره الهی).

[16] رجوع شود به مقاله «چهار دوره تفکراتی در تمدن حاضر»: مقاله نوشتاری- صوتی- صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[17] نیروی هسته‌ای ضعیف، نیروی هسته‌ای قوی، نیروی الکترومغناطیسی و گرانش

[18] مقاله نوشتاری، فایل صوتی و صوتی-تصویری در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[19]  قسمت اول: مقاله  نوشتاری ، قسمت دوم: مقاله نوشتاری، فایل های صوتی و صوتی-تصویری هر دو شماره در پایان هر مقاله در دسترس   می باشند

[20]  مقاله نوشتاری صوتی و صوتی-تصویری  در انتهای همان مقاله در دسترس است.

[21] قسمت اول- قسمت دوم- روانشناسی کودک در بخش «علوم تلفیقی»

[22] رجوع شود به مقاله «عقل و غریزه» 

زیرنویس ها


[ 1] Sean M.Carroll

[2] Stephen William Hawking

[3] Scientific American

[4] Werner Karl Heisenberg

[5] Max Karl Ernst Ludwig Planck

[6] John Hasbrouck Van Vleck

[7] ALS  : Amyotrophic lateral sclerosis

[8] Erwin Rudolf Josef Alexander Schrödinger

[9] Pantheism

[10] Baruch Spinoza

[11] CERN: Conseil Européenne pour la Recherche Nucléaire

[12] Niels Henrik David Bohr

               تحقیق و پژوهش : فرامرز تابش


              کد مقاله در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان: Hkhgdc , fvvsd dö lrhgi

       


فایل صوتی-تصویری در یوتیوب 

بزودی

فایل صوتی برای نابینایان

Our playlists on YouTube Your suggestions and questions
Share by: